مانند تمرین شماره 3، کارهایی را که در مدت یک هفته انجام داده اید، به خاطر بیاورید. اگر این تمرین را مثلاً روز چهارشنبه انجام می دهید، باید سعی کنید تا آنجا که ممکن است به طرز کاملی آنچه را از روز چهارشنبه گذشته انجام داده اید در نظر بیاورید.
بسیاری از ما در صورتیكه فلسفهی كاری كه انجام میدهیم بدانیم احساس تعهد بیشتری نسبت به آن خواهیم كرد. ما در این فصل به بررسی اصول بنیادین پرورش عزتنفس میپردازیم.
1)بررسی دقيق: قبل از ایجاد هرگونه تغییری، منطقی است كه مطالعه دقیقی از وضعیت موجود داشته باشیم
2) توضیح: زمانیكه كه اطلاعات خود را جمعآوری كردیم، باید آنها را تا حد امكان تجزیه و تحلیل كنیم و مسئولیت هر آنچه را نتوانستیم تغییر دهیم به دیگران واگذار كنیم.
3) عشق: دوستداشتن خود باید به سرعت و كاملا در تمامی روشهای عملی و قابلاجرا در نظر گرفته شود.
4) تمركز: باید در هر برنامه شما تنها بر روی یك مسئله تمركز كنید و به عمق آن توجه كنید
5) تصور: ایجاد تصویری روشن كه شخصیتی كه مایل به رسیدن به آن هستید باعث ايجاد انگیزه و پیشرفت میشود
6) خط مشی: طرح و برنامه خود را با یك سازماندهی عالی تقویت كنید. در كنار هر هدف طولانیمدت سه هدف كوتاه مدت داشته باشید.
7) محركها: شناختن محركهای كاهش عزتنفس در ما، كمك میكند اقدام های مناسب را در مورد آنها انجام دهیم.
8) تشویق: از آنجا كه افراد با عزتنفس ضعیف از تشویق كردن خود غالبا پرهیز میكنند.ما همواره نیازمند فردی هستیم كه دائما شما را به خاطر پیشرفتهايتان تشویق كند.
9) تجربه: مطمئنترین راه برای آزمودن روش مناسب برای تقویت عزتنفس، تجربه شخصی آن است
حراست از اندیشه عاطفی و ذخیره انرژی برای استقلال مالی ضروری است. به عبارت دیگر برای توانگری پایدار باید شهامت متفاوت بودن را دست کم برای مدتی داشته باشید. لحظه یی که انسان باید از خودش دل و جرأت نشان دهد لحظه یی که در معرض خطری شدید است. آدمی برای پیروزی چشمگیر باید آماده و مشتاق خطر فراوان باشد. این بدان معناست که باید دارو ندار خودش را در معرض آزمایش قرار دهد.
البته این به معنای زندگی منزوی و یا گوشه گیری از دنیا نیست. کاملاً برعکس، به معنای یک زندگی شادمانه و رضایت بخش و سرشار از نشست و برخاستهای موافق و هماهنگ و عاری از هرگونه فعالیت غیرلازم است. وقتی تصمیم می گیرید که از نظر مالی مستقل شوید بیدرنگ ذهنتان را به این که«مردم چه فکر می کنند» می بندید و شهامت تمرکز بر هدفتان را پیدا می کنید.وقتی به سوی توانگری پیش می روید دیگر اهمیت نمی دهید که همکاران پیشین شما چه فکر می کنند زیرا بی تردید هرچه بگذرد همراه با گسترش نگرشتان، آشنایان و روابطی تازه و رضایت بخش تر و هماهنگ تر خواهید آفرید.
بیشتر مردمان موفق، بزرگ می اندیشند و خودشان و همکارانشان را محدود نمی کنند. اگر می خواهید از بسیاری از اندیشه ها و باورهای حقیر رها باشیدبزرگ اندیشیدن را آغاز کنید. حواستان را متوجه استقلال مالی کنید تا کسانی که کوچک می اندیشند از سر راهتان کنار بروند. در این راه دوستانی پایدار خواهید یافت که به شیوه یی دلپذیر به یاریتان می شتابند تا از نردبان ترقی بالا بروید.
فکر نکنید آنهایی که ما را در دستیابی به اهدافمان دلسرد می کنند و زبان به نصایح می گشایند حسود و یا دشمن ما هستند بلکه آنها به علت اینکه فراتر از عادت های دنیایی را مشاهده نمی کنند فکر می کنند ما راه خطا می رویم و به همین خاطر زبان به نصیحت گشوده و از نظر خودشان برای ما دلسوزی می کنند. همه خوبی ما را می خواهند ولی چون تحت تأثیر افکار حقیر و بی ارزش هستند آدرس غلط می دهند.
این بود قسمت دوم استقلال مالی منتظر قسمت سوم باشید.
اولاً تعریف افراد خودشکوفا
افرادی هستند که در زندگی خود به رضایت رسیده اند. آرامش و صفا بر آنها حاکم است. در کار و امور زندگی خود با تفکر و تعمق عمل کرده و هرچه رخ دهد با آرامش تمام می پذیرند. از کسی گله یا شکایت ندارند بلکه همیشه شکرگذارند.
ویژگیهای افراد خودشکوفا
1- درکی بسیار کارآ از واقعیت دارند. خودشکوفایان قادرند جهان پیرامون از جمله مردمان دیگر را به روشنی و با عینیت درک کنند. آنها واقعیت را دقیقاً و همانگونه که هست نه آنطور که بخواهند یا نیاز داشته باشند درک می کنند. آنها تحت تأثیر ترسها و نیازها نیستند. آنها از فیلترهای ذهنی که حواس ما هستند عبور کرده اند.
2- پذیرش خود، دیگران و طبیعت بطورکلی. خوشکوفاها می توانند ماهیت خود، ضعف ها و قوت های خود را بدون اینکه کوششی برای جعل یا تحریف تصور خود انجام دهند یا احساس شرم و گناهی در برابر شکستهای خود داشته باشند، بپذیرند. آنها همین نگرش پذیرا بودن را نسبت به ضعفها و نقصهای دیگران و نوع بشر بطور کلی دراند.
3- خودانگیختگی، سادگی و طبیعی بودن. رفتار خودشکوفایان کاملاً باز، طبیعی و روشن است. خودشکوفاها بطور معمول احساسات و عواطف خود را مخفی نمی کنند. یا وانمود نمی کنند تا چیزی باشند که نیستند مگر اینکه این وانمود نکردن سبب صدمه یا آسیب وارد شدن به کسی باشد.
4- تمرکز روی مشکلات به جای تمرکز روی خود و زیرسئوال بردن خود. افراد خودشکوفادر زندگی خود مأموریتی احساس می کنند و برای انجام کامل این مأموریت تلاش وافر دارند. آرمانگرایی، هدفگزاری، برنامه ریزی جزء لاینفک این افراد است.
5- نیاز به داشتن استقلال و حریم خصوصی. افراد خودشکوفا نه فقط قادر به تحمل تنهایی بدون گرفتار شدن به اثرات زیانبار آن هستند، بلکه به مراتب بیش از افراد خودناشکوفا نیاز به خلوت و تنهایی دارند. آنان بیشتر به خود متکی هستند و بنابراین به مردمان دیگر کمتر نیاز دارند.
6- احساس قدرشناسی قلبی و مداوم نسبت به پدیده های جهان. خودشکوفاها جهان اطراف خود را همواره با شگفتی و حرمت تجربه می کنند. اگرچه یک تجربه می تواند برای مردم عادی عادتی تکراری و کهنه باشد افراد خودشکوفا هر بار از تماشای یک غروب خورشید، از دین یک گل، یا از یک سمفونیچنان لذت می برد که گویی آن را نخستین بار تجربه کرده است.
چند مورد دیگر را در بار بعدی خواهم گفت.